یاوران مهدی۳۱۳

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

شهید گمنام

17 دی 1395 توسط منتظران مهدی ۳۱۳

​مامور سرشماری:
 سلام . مادر جان
ميشه لطفا بیای دم در ؟

سلام پسرم .. بفرما ؟
از سر شماری مزاحمت میشم . 
مادر تو این خونه چند نفرید ؟

اگه ميشه برو شناسنامه هاتونو بیار بنویسمشون ..
مادر لای در رو بیشتر باز کرد 

و

با سر گردنش

سر و ته کوچه رو

یه نگاهی انداخت …
 چشماش پر شد ازاشک و گفت :
پسرم

قربونت برم

ميشه ما رو فردا بنویسی ؟
مادر چرا ؟

مگه فردا میخواید بیشتر بشید ؟!!

برو لطفا شناسنامتو بیار

وقت ندارم . 
آخه پسرم 31 سال پیش رفته جبهه

هنوز برنگشته
شاید فردا برگرده ..

بشیم دو نفر . 
سر شمار

سری انداخت پایین و رفت .
مغازه دارميگفت
الان 29 ساله

هر وقت از خونه میره بیرون

کلید خونش رو میده به من

و میگه :

آقا مرتضی

اگه پسرم اومد

کلیدرو بده بهش بره تو ..

چایی هم رو سماور حاضره ..

آخه خسته س

باید استراحت کنه ..
شادي روح همه اونایی که

از جان خودشون گذشتند

و رفتند
تا ما باشیم…

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

یاوران مهدی۳۱۳

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس